کدی استیل و پدرش به تازگی با اسکارلت اسکیز و مادرش نقل مکان کردند. کدی و اسکارلت هنوز متوجه نشده اند که چگونه با هم راحت کنار بیایند، اما با نزدیک شدن هالووین، حداقل چیزی برای صحبت کردن دارند. اسکارلت می خواهد لباس یک دلقک شیطانی معروف بپوشد، اما کودی براز ایده او را خراب می کند. اسکارلت با انزجار می رود، لباس دلقک سکسی خود را می پوشد فيلم سكسي گلشيفته و سپس آن را روی برادر جدیدش امتحان می کند. کدی با ظاهر اولیه اسکارلت کاملاً مجلل به نظر نمی رسد، اما اسکارلت هنوز یک خزنده کامل را تمام نکرده است. او را با بادکنک‌های قرمزش در خانه دنبال می‌کند و مطمئن می‌شود که او به او نگاه می‌کند، اما آنقدر طولانی نیست که مطمئن شود واقعاً آنجاست. وقتی کودی برای چرت زدن دراز می کشد، زرشکی روی او می خزد و به پایین خیره می شود. کودی با چهره دلقک ترسناکی که به او خیره شده از خواب بیدار می شود. به محض دیدن برادرش، کریمسون با قدرت به سمت او می آید. او دست او را می گیرد تا انگشتانش را از شکاف بیدمشکش بکشد، سپس شلوارش را پایین می کشد تا به سر کار برود.