کارمن کالاوی دوست پسرش را دوست دارد، اما او همیشه به سفرهای کاری می رود و به سختی برای او وقت دارد. او حتی این اعصاب را دارد که به او بگوید تا زمانی که او نیست، پاهایش را بسته نگه دارد، اما او یک دیک میخواهد و حالا او را میخواهد! درست قبل از رفتن او، آنها تصمیم گرفتند رابطه جنسی داشته باشند، و زمانی برای کاندوم نداشتند، بنابراین کارمن تا زمانی که قول داده بود ترک کند، آن را بدون محافظت رها کرد. مثل هر مرد عاقلی که می پذیرفت و هر دو مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. بیدمشک کارمن را برای چرخیدن گرفت و سر زنگولهشکلش را به لولههای باریک خشمگینانهاش کوبید. کارمن حتی چند بار به او یادآوری کرد که در حین رابطه جنسی خود را بکشد، اما بلافاصله پس از اینکه با او شروع به سوار شدن کرد، یک ماده سفید چسبناک و کرمی از دانلود سکس گلشیفته بیدمشک او نشت کرد. کارمن گیج شده بود اما دوست پسرش به او گفت نگران نباش، پدرش به زودی برای مراقبت از آن دو برمی گردد. این یارو چیکار میکرد؟!؟