هارپر دوست دارد پیش ماساژورش برود. همانقدر که او احساس دستهای قویاش را دوست دارد که پیچخوردگیهای کمرش را ماساژ گلشیفتهسکس میدهند، آرزوی آن را دارد که دیک سختش از میان دیوارههای شکرش عبور کند. پس از کف کردن بدن برهنه هارپر با روغن، مارکوس نمی تواند بافت آن را احساس کند و آن را واقعا هیدراته کند! هارپر نمی تواند با ایجاد تنش جنسی در درون خود مبارزه کند و به دیک مارکوس می رسد و آن را در دهانش فرو می برد و با انگشت مارکوس، بیدمشک خوشمزه او را پف می کند. به زودی، الاغ نوجوان او را با هر اینچ که می توانست جمع کند خرد کرد!