کسیدی با گروهی از دوستانش آمد تا در میامی با مایک جشن بگیرند. آنها قرار بود حقوق بگیرند، اما او هنوز پولی ندید. به نظر میرسید که همه شبهای شلوغی را سپری کردهاند و برای صبحانه بیرون رفتهاند. کسیدی پشت استخر ماند تا استراحت کند. هنگامی که دوست پسر مایک، تایلر، ظاهر می شود، او درگیر شوخی دوستانه می شود و مشکوک می سکس شقایق فراهانی شود که کسیدی ممکن است برای سرگرمی کثیف از کار افتاده باشد. او آرام شد، اما وقتی دید پولی است، کمی بیشتر علاقه مند شد. تایلر کمانچه نمیزند و مستقیماً از او نمیپرسد که آیا میخواهد کاری انجام دهد. قبل از اینکه بفهمی او زانو زده و خروسش را می مکد. پس از آن او بند کوچک خود را در می آورد و از پشت به داخل می پردازد. تایلر منظرهای شگفتانگیز از سینههای بازیگوشش دارد که او را به پشت او میکوبد، در نهایت با کفشهای پاشنه بلندش سوار بر دیکش میشود تا باری روی صورتش دمیده شود.